بسمالله.
سلام!
+
«اُوصیکما و جَمیعَ ولدی و اهلی و مَن بَلَغَه کتابی بِتقوی اللهِ و نظمِ امرِکُم»
در نامهی چهلوهفتم و برای همهی ما که بچههای شماییم گفتهاید از اهمیت نظم؛ در آخرین لحظات عمر عزیزتان. پس یعنی خیلی چیزِ مهمی بوده است. تا دو سه سال پیش کسی اگر میخواست من را توصیف کند، نظم قطعاً یکی از کلماتش نبود. بینظمی اذیتم نمیکرد و اصلاً توی زندگیِ خودم هم تا حدِ خوبی یک بینظمیِ سیال جاری بود.
این چند ساله اما اوضاع تغییر کرده. تراکمِ کارها مجبورم کرده یک نظمی به زندگیم بدهم و همین خودش را توی اوضاع ظاهری دوروبرم هم نشان میدهد. اتاقم مرتبتر شده، سر قرارهایم با دقت بیشتری حاضر میشوم، طبقههای درسی توی مغزم منظمتر جا گرفتهاند و به مجموعهی بیشتری از کارها میرسم. همین باعث میشود که بینظمی هم بیشتر اذیتم کند و این بخش تاریک ماجراست.
فکر کردم نوشتن از کارهایی که کمک کرده به این سیر شاید برای بعضیها مفید باشد. شما هم اگر از راه دیگری استفاده میکنید برای تحقق نظم در زندگیتان، حتماً اضافهاش کنید:
۱. کارهایتان را یک جوری بنویسید.
من یکسری کاغذ میبُرم شبیهِ فاکتور فروشگاهها و بعد با همچین ترتیبی یک چیزِ تقویمطور برای خودم میسازم: روز هفته را مینویسم، مثلاً شنبه و بعد تاریخ میزنم مثلاً ۸ دی. بعد با یک رنگ دیگر مناسبتهای رسمی را بهش اضافه میکنم و با یک رنگ دیگر قرارهایم را مینویسم و با رنگ دیگری کارهایم. و این روند را حداقل تا دو ماه آینده مینویسم و تا میکنم و همیشه با خودم همراه دارمش. این شکلی نوشتنِ من به این برمیگردد که کلاً با کاغذ بیشتر ارتباط میگیرم. همین دلیل باعث میشود که دور و بر اپلیکیشنهای مختلف موبایلی نروم. هرچند که آنها آپشن خوب یادآوری هم دارند و قابلحمل هم هستند و ساختنشان هم کمتر زمان میبرد. بعضیها ممکن است سررسیدها را ترجیح بدهند ولی من به چند دلیل از سررسید استفاده نمیکنم. یکی این که سررسید بزرگ است و من آنقدر کار برای هر روز ندارم. همین بزرگ و حجیم بودن سنگینش میکند و آدم نمیتواند همهجا همراهش داشته باشد. هرکسی یک جور راحت است اما این نوشتنِ کارها هم باعث شده شرمندگیِ من از فراموشی قرارها و کارهام کمتر بشود و هم مکتوب کردن مطالب، حجم مغزم را آزاد میکند چون مطمئنم جایی دارمشان و لازم نیست همه را به خاطر بسپارم.
۲. طبقهبندی شده درس بخوانید.
این راهحل، هم فال است و هم تماشا. از یک طرف به طور قابل ملاحظهای یادگیری را افزایش میدهد و هم شما را منظم میکند. یک نمودار از کلِ چیزی که میخوانید بکشید که هر مطلبی مطالعه میکنید بدانید کجای کارید. این شکلی ارتباط دادن مطالب هم برایتان سادهتر خواهد شد.
۳. به زمان توجه کنید.
دیر رسیدن سر قرارهایتان برایتان مهم باشد. ترافیک را هم بهانه نکنید! (در این مورد همیشه تلاشم را کردهام اما اخیراً چند باری از دستم در رفته.)
۴. به کارهای اضافه نه بگویید.
این بخش یک دوگانه است. به کارهایی که نمیتوانید در تقویمتان جا بدهید نه بگویید، هرچهقدر هم که جذاب و وسوسهکنندهاند. از آن طرف خیلی هم سر خودتان را خلوت نکنید چون تجربهها نشان دادهاند که ما آدمها در شرایط کمکار، حتی به همان کارهای کم هم نمیرسیم و نمیتوانیم مدیریتشان کنیم.
۵. همه چیز را لحاظ کنید.
برای کارهایی که به نظرتان یک وقتی پیدا میشود برایشان و جزئیاند و حالا ولش کن هم حتماً زمان تعیین کنید. لازم نیست این زمان دقیق باشد که مثلاً ۱۸ دقیقه میخواهم بنشینم فکر کنم! همین که بنویسید حدود نیم ساعت/ تفریح کافی است.
۶. راهکارهای خداوند را جدی بگیرید!
عنوان گویاست! کمی بین کتاب خدا بگردید.
شما هم به این لیست اضافه کنید :)
درباره این سایت